من به لاکتوز حساس هستم اما دیگر نمی توانم شیر بدون لاکتوز بخرم.
با افزایش هزینههای تقریباً همه چیز، کاناداییها بهویژه وقتی نوبت به افزایش هزینههای غذا در سراسر کشور میشود، احساس فشار میکنند، که بیشتر به بحران ناامنی غذایی دامن میزند که بسیاری در سراسر کشور تجربه میکنند. در اینجا، ایوان آلاباستر، سرآشپز سابق و اکنون در تورنتو از حمایت از معلولیت استفاده می کند، در مورد چگونگی وضعیت او صحبت می کند:
من دو دهه به عنوان سرآشپز برای مکان هایی مانند گروه هتل های بین قاره ای، چیلی و کورا کار کردم. من فیبرومیالژیا، میگرن با شروع سریع و بیماری به نام هیدرادنیت چرکی دارم که زخم های باز روی پوستم می گذارد. در سال 2017، علائم من آنقدر بد شد که دچار ناتوانی شدم. من الان هر ماه 1500 دلار دریافت می کنم. من با یک هم اتاقی در یک آپارتمان دو خوابه بزرگ در انتهای شرقی تورنتو زندگی می کنم. نسبتاً مقرون به صرفه است زیرا مادر هم اتاقی من 20 سال قبل از مرگ او در آنجا زندگی می کرد. من ماهیانه 625 دلار اجاره پرداخت می کنم و مواد غذایی می خرم. هم اتاقی من هزینه کابل و اینترنت را پرداخت می کند.
من به لاکتوز حساس هستم و به گلوتن حساس هستم، اما دیگر توان خرید شیر و پنیر بدون لاکتوز یا ماکارونی بدون گلوتن را ندارم. من شروع به خرید شیر معمولی و پاستا گلوتن کرده ام زیرا ارزان تر است. سعی می کنم به مقدار کم آن را بخورم. وقتی مینشینم یک کاسه پاستا بخورم، خوب نیست، میدانم که پوستم را تشدید میکند و به شکمم آسیب میزند. اما من باید بخورم.
من فقط حدود 5 دلار در روز برای صرف غذا دارم. من به یک وعده غذایی در روز پایبند هستم—نان و کره بادام زمینی می خورم تا بدنم را از گرسنگی نگه دارم. گهگاه خراب می شوم و هنگام ناهار یک قوطی سوپ می خورم. من همیشه خسته ام
بسیاری از فروشها در تورنتو از پنجشنبهها شروع میشود، بنابراین من چهارشنبهها آگهیها را جستجو میکنم و آنچه را که در آن روز فروخته میشود و آنچه را که در فروش بعدی است مقایسه میکنم تا بدانم چه زمانی باید به فروشگاه بروم. این هفته به Food Basics رفتم و یک قرص نان، یک کیسه فلفل و گوجه فرنگی کنسرو شده خریدم که از آن ها برای درست کردن یک قابلمه غول پیکر سس پاستا استفاده خواهم کرد که تا یک ماه برایم ماندگار باشد. قیمت گوشت چرخ کرده بسیار خوب بود – هر پوند 4 دلار – بنابراین سه پوند خریدم و مقداری را فریز کردم. من همچنین پنج سینه مرغ با اندازه مناسب به قیمت 12 دلار گرفتم. از آنجایی که گوشت را در فروش پیدا کردم، توانستم موز را با قیمت 69 سنت در هر پوند بخرم، که واقعاً خوشحالم کرد زیرا دیگر به ندرت می توانم میوه بخرم. کیسه های نخود و ذرت یخ زده هم خریدم. من همیشه کیسه های یک کیلویی را می خرم، اما متوجه شده ام که الان فقط 750 گرم هستند، با وجود اینکه قیمت ثابت مانده است. کی تغییر کرد؟
من از بسیاری از افراد در موقعیتم خوش شانس تر هستم: من دو دهه سرآشپز بودم، بنابراین می توانم یک فیله گوشت خوک بخرم و آن را به اندازه یک هفته خرد کنم. اخیراً ویدیوهای زیادی در یوتیوب در مورد باغبانی کانتینر تماشا کرده ام. فکر میکنم هزینههای غذا بدتر میشود، بنابراین سال آینده تلاشم را برای کاشت باغی در بالکن خود امتحان خواهم کرد. من می خواهم گوجه فرنگی و کنسرو آنها را پرورش دهم تا بتوانم این هزینه را کاهش دهم، همچنین توت فرنگی و تمشک را کاهش دهم تا بتوانم دوباره از میوه لذت ببرم. – همانطور که به آندریا یو گفته شد
این داستان بخشی از یک مجموعه در مورد ناامنی غذایی در کانادا است که توسط سازمان تامین مالی می شود مرکز برگ افرا برای امنیت غذایی، با همکاری مراکز غذایی جامعه کانادا.
منبع: green-sky.ir